باران عشق

Love


پوستر روز

جمعه 29 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

عشق يعني مستي و ديوانگي

عشق يعني با جهان بيگانگي

عشق يعني شب نخفتن تا سحر

عشق يعني سجده ها با چشم تر

عشق يعني سر به دار آويختن

عشق يعني اشک حسرت ريختن

عشق يعني در جهان رسوا شدن

عشق يعني مست و بي پروا شدن

عشق يعني سوختن يا ساختن

عشق يعني زندگي را باختن

عشق يعني انتظار و انتظار

عشق يعني هرچه بيني عکس يار

عشق يعني ديده بر در دوختن

عشق يعني در فراقش سوختن

عشق يعني لحظه هاي التهاب

عشق يعني لحظه هاي ناب ناب

عشق يعني سوز ني ، آه شبان

جمعه 29 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

 

وقتی که میگویی دوستت دارم اول روی این جمله فکر کن شاید نوری را روشن کنی که خاموش کردن آن به خاموش شدن او ختم شود

 

 

 

وقتی ناله های خرد شدنت  زیر پای باران نوای دل انگیزی شد چه فرقی می كند برگ سبز كدام درختی

 

 

 

اتل متل ستاره ، گلم دوسم نداره ! نه اس ام اس نه یک زنگ ، دلم براش شده تنگ

 

 

 

مرز عشق این روزها شباهت زیادی به آدامس داره:

اول شیرین ، بعد دوست داشتی ، سپس تكراری و خسته كننده  و در آخر دور انداختنی

 

 

 

 

گاهی وقتا زندگی كردن پرنده ها توی قفس از هر كاری بهتره

به شرطی كه اون پرنده تو باشی و اون قفس دل یارت

 

 

 

 

نمی دانم چرا ما انسان ها عادت داریم آبی وسیع آسمان را رها كنیم و جذب آبی كوچك چشمانی شویم كه عمقی ندارد با اینكه می دانیم روزی بسته خواهد شد اما آسمان كی بسته خواهد شد

 

 

 

 

عشق را با تو تجربه کردم ، امید به زندگی را در تو آموختم

محبت را در قلب تو یافتم ، ای شاپرک شبهای تنهاییم با هر تپش قلبم می گویم

دوستت دارم

چشمان همیشه عاشقم در انتظار توست

 

 

 

 

من هنوز وفادار و تو هنوز چشم انتظاری

من برای بغض صدای تو دلتنگم و برای چشمان تو میمیرم ، من تو را با عشق لمس می کنم و با تو به گذشت زمان عشق می ورزم و بی تو به گذشت زمان افسوس می خورم و هنوز با اندوخته هایی از عطر شانه های تو تنفس می کنم

 

 

 

به تو عادت دارم

مثل پروانه به آتش، مثل عابد به عبادت

و تو هر لحظه كه از من دوری، من به ویرانگری فاصله می اندیشم

در كتاب احساس واژه فاصله یك فاجعه معنا شده است

تو توانایی آنرا داری كه به این فاجعه پایان بخشی

 

 

 

می خوام از تو بنویسم برای تو كه در تمام لحظاتم وجود داری خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد می كند و بی تو بودن مرا گریان. تو با من هستی در حالی كه در كنارم نیستی تو با منی چون در قلب منی. قلبم را با دنیا عوض نمی كنم چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم كه سبزی مانند بهار ، استواری مانند كوه ، لطیفی مانند گل و روانی همچون دریا

 

 

 

 

امشب به سوگ ارزوهایم نشسته ام و در غم نبودنت اشك فراق می ریزم

امشب شمع حسرت آرزوهای بر باد رفته ام ذره ذره اب میشود

امشب برای مرگ آرزو هایم لباس سیاه پوشیده ام

كاش امشب كسی برای عرض تسلیت به خانه دلم می امد

كاش امشب تو بودی و دلداری ام میدادی و دفتر كال ارزوهایم را ورق میزدی ...

اما...اما افسوس كه تو نیستی و زندگی بی تو قشنگ نیست

 

 

 

همه کلمات با آنچه میان من و توست بیگانه اند و من هیچ کلمه ای را برای گفتگوی با تو شایسته تر از سکوت نیافته ام ، آیا سخن مرا میشنوی؟؟

 

 

 

مهربان من آهنگ حضورت آنچنان لطیف و شاعرانه است که من را مدهوش می کند ، تو تنها چیزی هستی که برای من ارزش فکرکردن را داری ! نمی دانم چقدر از شهر من دوری اما همه جا حست میکنم ، میشنومت . تو تکرار همیشگی عشقی و من فقط انعکاس بی ارزش نور تو هستم و دیگر هیچ

 

 

 

 

به چشمانه مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را تا بدانی که محبت و عشق را در چشمان تو آموختم و با تو آغاز کردم   به پاکی چشمانم قسم که تا ابد... دوستت دارم

 

 

 

 

طوفان باهمه ی شدت خود به سکون و آرامش منتهی میشود و حتی در بحبوحه ی شدت خود در جستجوی آرامش است

من نیز همه ی عصیانم به عشق تو ختم میشود و یگانه فریاد درونم این است که تورا...تنها تورا

 

 

 

 

 

تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی و وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم

 

 

 

 

 

امشب گریه میكنم .گریه میكنم برا تو برای خودم برای تموم اونایی كه خواستن گریه كنن نتونستن. برا ی تمام اون چیزی كه خواستی ونبودم خواستم وبودی. امشب گریه میكنم به وسعت دریا به وسعت بیشه به وسعت دل عاشق.برای تو...برای تو....و به پاس احترام تمام تحقیرهایی كه از دیگران شنیدم وهنوز شكست نخوردم

 

 

 

 

انگار ولگرد شده بودم به جستجوی نشانی ات به تمام جهان سر زدم اما نبودی به دور رفتم حتی به سرزمین خوشبختی در افسانه های پدربزرگ كه حقیقت نداشت هیچ كس نبود انگار تو هم ولگرد شده بودی

 

 

 

می خواستم دسته گلی برات بفرستم ء اما گفتم تا بدسستت برسه پژمرده میشهءبنابراین حرف س رو از گل سوسنءحرف ل رو از گل لاله ء حرف ا رو از گل اطلسی وحرف  م رو از گل مریم بعنوان دسته گلی بنام سلام تقدیمت میکنم دسته گلم را پذیرا باش .

 

 

 

 

 

انسانها یک به یک در خاک رفتند یکی شاد و یکی غمناک رفتند .چون باید رفت از این خاک خوشا آنها که مثل گل پاک رفتند

جمعه 29 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

 

Somewhere there’s someone who dreams of your smile…

یه جایی یه کسی هست که در رویای لبخندت هست

Unknown

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

I see my fated stars in your eyes. They melt me like the sun does snow.

ستاره های سرنوشتم را در چشمهای تو می بینم. چشمانت آبم می کند همانطور که خورشید برف را آب می کند

–Unknown

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بقیه در

In dreams and in love there are no impossibilities.

در رویا و عشق غیر ممکنی وجود ندارد

–Janos Arna

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Each moment of a happy lover’s hour is worth an age of dull and common life.

هر لحظه از یک ساعت شادی عشاق ارزشش از یک عمر زندگی روزمره بیشتر است

–Aphra Behn

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Take away love, and our earth is a tomb.

بدون عشق زمین قبری بیش نیست

–Robert Browning

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

I love her and that’s the beginning of everything.

دوستش دارم واین آغاز همه چیز است

–F. Scott Fitzgerald

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Two souls with but a single thought, two hearts that beat as one.

دو روح اما با یک اندیشه، دو قلب اما با یک ضربان

–John Keats

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

The best and most beautiful things in the world cannot be seen or even touched. They must be felt with the heart.

بهترین و زیباترین چیزها در دنیا دیده نمی شود یا قابل لمس نیست. بهترینها بایستی با قلب حس شود

–Helen Keller

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Make me immortal with a kiss.

با بوسه ای جاودانه ام کن

–Christopher Marlowe

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Love is the enchanted dawn of every heart.

عشق طلوع با شکوه هر فلبی است

–Alphonse Marie de la Martine

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

My heart is ever at your service.

قلبم نیز حتی در خدمت توست

–William Shakespeare

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Love is but the discovery of ourselves in others, and the delight in the recognition.

عشق چیزی نیست جز کشف دیگران در خودمان و لذت بردن از این تشخیص

–Alexander Smith

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

To love is to receive a glimpse of heaven.

دوست داشتن چشیدن طعمی از بهشت است

–Karen Sunde

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Love is friendship set on fire.

عشق دوستی است که بر روی آتش قرار داده شده است

–Jeremy Taylor

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Within you I lose myself. Without you I find myself wanting to become lost again.

با تو خودم را گم می کنم، بی تو خودم را پیدا می کنم در حالیکه دوباره در عطش گم شدن هستم

–Unknown

جمعه 29 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

 

اگر عشق نبود

ازغم خبری نبود اگر عشق نبود

دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود

بی رنگ تر از نقطه موهمی بود

این دایره کبود اگر عشق نبود

از آیینه ها غبار خاموشی را

عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود

در سینه هر سنگ ، دلی در تپش است

از این همه دل چه سود اگر عشق نبود

بی عشق ، دلم جز گرهی کور نبود

دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی

تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود

جمعه 29 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

 

بی نگاهِ عشق مجنون نيز ليلايي نداشت
بي مقدس مريمي دنيا مسيحايي نداشت

بي تو اي شوق غزل‌آلوده‌يِ شبهاي من
لحظه‌اي حتي دلم با من هم‌آوايي نداشت

آنقدر خوبي كه در چشمان تو گم مي‌شوم
كاش چشمان تو هم اينقدر زيبايي نداشت!

اين منم پنهانترين افسانه‌يِ شبهاي تو
آنكه در مهتاب باران شوقِ پيدايي نداشت

در گريز از خلوت شبهايِ بي‌پايان خود
بي تو اما خوابِ چشمم هيچ لالايي نداشت

خواستم تا حرف خود را با غزل معنا كنم
زير بارانِ نگاهت شعر معنايي نداشت

پشت درياها اگر هم بود شهري هاله بود
قايقي مي‌ساختم آنجا كه دريايي نداشت

پشت پا مي‌زد ولي هرگز نپرسيدم چرا
در پس ناكاميم تقدير جاپايي نداشت

شعرهايم مي‌نوشتم دستهايم خسته بود
در شب باراني‌ات يك قطره خوانايي نداشت

ماه شب هم خويش مي‌آراست با تصويرِ ابر
صورت مهتابي‌ات هرگز خودآرايي نداشت

حرفهاي رفتنت اينقدر پنهاني نبود
يا اگر هم بود ، حرفي از نمي آيي نداشت

عشق اگر ديروز روز از روز‌گارم محو بود
در پسِ امروز‌ها ديروز، فردايي نداشت

بي تواما صورت اين عشق زيبايي نداشت
چشمهايت بس كه زيبا بود زيبايي نداشت

 

پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

من از قصه زندگی ام نمی ترسم
من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.
ای بهار زندگی ام
اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست
اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد
برگرد
باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا
باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده.
بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم
بدان که قلب من هم شکسته
بدان که روحم از همه دردها خسته شده.
این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد.
بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام

پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

نمي بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي که از صورتم گرفتي .... بخاطر

 


 

تمام غمهايي که بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي که


 

 برايم شکستي .... .. بخاطر احساسي که برايم پرپر کردي ..... نمي


 

بخشمت .... بخاطر زخمي که بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمکي که بر


 

 زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي که بر قلبم حک کردي

پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

چه زیباست بخاطر تو زیستن

 


وبرای تو ماندن و به پای تو مردن و به عشق تو سوختن


و چه تلخ وغم انگیز است دور از تو بودن


برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن


ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگی است


بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست


ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست


و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد

پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:,

|
 
شعر های عاشقانه

 

زندگی، زندگی نو بودن است، زندگی غير قابل پيش بينی بودن است، زندگی لحظه ای خنديدن و لحظه ای ديگر گريستن است

 

زندگی با تو بودن است، زندگی عشقت را به دل داشتن است، زندگی برای من، با تو بودن است

 

زندگی بودن در اين لحظه است، زندگی ديدن آينده اما در آن غرق نشدن است، زندگی فراموش کردن گذشته اما از آن درس گرفتن است

آن که مي گويد زندگی گذشته است مرده، آن هم که مي گويد زندگی در راه است باخته، زندگی اکنون است، همين لحظه زندگيست

آری زندگی این است

پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:,

|
 



دعای باران چرا ؟ دعای عشق بخوان ! این روزها دلها تشنه ترند تا زمین خدایا کمی عشق ببار...


 

Arash..............

 


آبی دلان پارسی
عاشقانه ها
عشقانه ها
راز عشق
سر گذشت یک عشق ...
نجوای عشق
ஜღஜدوستی وعشق ஜღஜ
LOVEY GIRLS
عشق من دوست دارم
♥♥ عاشقانه ها ♥♥
تک درخت عشق
عاشقی به نام فاحشه
عشق من و تو!
آموزش عاشق شدن
هنوز هم عشق
فقط عشق
خسته
خسته ام
***خسته عشق***
خسته از عشق .....
ღ♥ღعشقღ♥ღ
تو را چه عاشقانه دوست داشتم !!! ولی تو !
تنهاترین عشق روزگار
کلبه تنهایی من
❤☆❤ کــلبــه تنــهایــی من❤☆❤
عشق خسته
♥♥♥♥♥♥ عاشقانه ♥♥♥♥♥
love
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

 

حرف دل/دیگه کارم تمومه
Mohsen RahimPour - Aramesh
تنهایی
ای آنكه می پرسی عشق چیست
عــــــــشــــق
شکسته های دلش
امشب به یاد تک تک شب ها دلم گرفت

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 190
بازدید ماه : 266
بازدید کل : 341263
تعداد مطالب : 527
تعداد نظرات : 101
تعداد آنلاین : 1

Alternative content